تجمل گرایی در لغت و اصطلاح
تجمل گرایی، اصطلاحی است مرکب از دو واژه «تجمل» و «گرایی»؛ تجمّل به معنای زیور بستن، آذین کردن، خودآراستن، مال و وسایل گرانبها داشتن، خودآرایی، جاه و جلال، خدم و حشم و … آمده است. بنابراین تجمل در لغت به معنای خود را زینتدادن و آراستن است و به صورت اسمی به معنای وسایل آرایش و آنچه موجب نشان دادن شأن و شکوه باشد، به کار میرود. [2]استاد شهید مطهری نیز در معنای تجمل قائل است که تجمل همان خود را زیبا کردن است و حدیثی داریم که «إِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمَال» خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد.
و گرایی به معنای «آهنگ کردن، میل و رغبت کردن». با توجه به این تعبیرها، تجملگرایی به معنای رغبت کردن به تجملات وتوجه به ظواهر زندگی است. می توان گفت توجه مفرط به ظواهر زندگی و خروج از حد اعتدال در استفاده از وسایل دنیوی، تجمل گرایی نامیده می شود که ریشه در اسراف دارد که برای روشن شدن مطلب به توضیح این مفاهیم می پردازیم.
1-15 افراط
راغب اصفهانی می گوید : فرط به معنی تقدم و جلو افتادن است و افراط عبارت است از زیاده روی کردن در جلو افتادن و تفریط کوتاهی کردن است .
در فرهنگ معین آمده است فرط: گذشتن از حد، تجاوز کردن، پیش دستی کردن.
نتیجه ی افراط و زیاده روی در اموری که اسلام سفارش به اعتدال و میانه روی نموده است، خروج از مرز اعتدال بوده و همواره به صورت صفت منفی به کار می رود.
1-16 حد
حد عبارت است از مانع بین دو چیز که از اختلاط آن دو جلوگیری می نماید. [7] به تصریح راغب علت تسمیه حدّ زنا و حدّ خمر آنست که مرتکب را از ارتکاب جدید باز میدارد و نیز دیگران را از ارتکاب آن منع میکند. [8] خداوند در قرآن می فرماید: «تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها ؛ آنهاست مرزهای خدا پس بآنها نزدیک نشوید. »
مراد از حدود اللّه احکام خداست اعمّ از محرّمات و واجبات که باید بمحرّمات نزدیک نشد و از واجبات تجاوز نکرد .
حد در مورد مصارف شخصی ، امری است بسته به اعتبار عرفی و بر همین اساس وضعیت افراد نسبت به هم در این مورد متفاوت است ؛ به عبارت دیگر حد مجازی که عرف اجتماعی برای مصارف شخصی و خانواده تعیین می کند، بلکه به اندازه ی تفاوت های مالی و موقعیت های اجتماعی افراد متفاوت است و لذا ممکن است مصرف مقدار معینی از مال ، در یک مورد از شخصی اسراف باشد ؛ در حالی که مصرف همان مقدار در آن مورد ، برای شخص دیگری که از وضع مالی و موقعیت اجتماعی بالاتری برخوردار است ،اسراف نباشد . حضرت صادق (ع) در حدیثی فرمودند: «رُبَّ فَقِیرٍ أَسْرَفُ مِنْ غَنِیٍّ فَقُلْتُ کَیْفَ یَکُونُ الْفَقِیرُ أَسْرَفَ مِنَ الْغَنِیِّ فَقَالَ إِنَّ الْغَنِیَّ یُنْفِقُ مِمَّا أُوتِیَ وَ الْفَقِیرَ یُنْفِقُ مِنْ غَیْرِ مَا أُوتِیَ؛ چه بسا فقیری که اسراف پیشه تر از ثروتمند است . عرض شد : چگونه ؟ حضرت فرمودند : ثروتمند از آنچه دارد ، خرج می کند و فقیر بدون تمکن مالی اضافه بر شأن خود انفاق می نماید . »
اما قانون شرعی و یا حدی که براساس موازین عقلی تعیین و تحدید می شود ، درهر شرایط و در مورد هر شخصی یک نواخت و ثابت است و با اختلاف حال و شرایط زمانی و اجتماعی مصرف کننده تفاوت پیدا نمی کنند ؛ بدین معنا که خرج مال در راه گناه به هر اندازه و ازهر کس در همه ی زمان ها و مکان ها ، اسراف و حرام است ؛همچنان که اتلاف و ضایع کردن ثروت به هر مقدار و با هر موقعیت اقتصادی و اجتماعی ، مصداقی از اسراف خواهد بود .
فرهنگ فارسی، محمد معین، ج 1، تهران: امیرکبیر، 1371، ص 1032.
لغتنامه دهخدا، علی اکبر دهخدا، پیشین ، ج 14.همچنین ر.ک: دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، بنیاد دائرهالمعارف اسلامی، چاپ اوّل، 1380، ج6، ص595
[3] محمدبن یعقوب کلینى،فروع کافى، ج 6، چاپ دوم، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1362ص 438.
فرهنگ فارسی، محمد معین، ج 1، تهران: امیرکبیر، 1371، ص 862.
راغب اصفهانی، پیشین ، ص: 631
محمد معین ، فرهنگ فارسی ، پیشین ، ج 2، ص 2520
راغب اصفهانی، پیشین ، ص: 221.
همان
بقره/187
شیخ حر عاملى، وسائل الشیعه ، ج : 9 ، چاپ پنجم، بیروت: دار احیاء التراث العربى، 1402ق، ص : 243