«اگر سلامتی روانی انسانها مهمتز از سلامتی جسمی آنها نباشد لااقل هم سطح آن خواهد بود» (مطهری)
از آغاز پیداش انسان همواره مسأله سلامتی او نیز مطرح بوده است.
اما عموما بعد جسمانی او نیز در نظر گرفته می شود و كمتر كسی است كه به بعد روانی آن نیز اهمیت بدهد. در حالیكه به تعریف سازمان بهداشت جهانی «سلامتی تنها نبود نقص عضو یا نبود بیماری نیست بلكه حالت كامل رفاه جسمی روانی است».ت (گنجی 1376)
برای اینكه سلامت جسمی و روانی یک جامعه را بررسی كنیم نمی توانیم تمامی افراد آن جامعه را ارزیابی كنیم بلكه از نمونه گیری از جامعه مورد نظر استفاده كرده و نتایج را به جمعیت مبنا تعمیم می دهیم. به همین خاطر وارد قلمرو علمی شده ایم كه «همه گیر شناسی» نام دارد. و آن علمی است كه تمامی جنبه ها و رویدادها و حالات مختلف تندرستی جامعه را در بر می گیرد. متأسفانه با توجه به اهمیت بالای همه گیر شناسی بیماریهای روانی به خصوص همه گیر شناسی در ارتباط با سازمانها و نهادهای دولتی و خصوصی ، این نوع مطالعات در ایران كمتر انجام پذیرفته است كه عوامل بسیاری از قبیل وقت گیر بودن، زحمت زیاد، داشتن هزینه های سنگین مطالعاتی، و از طرف دیگر عدم سناخت كافی نسبت به اختلالهای روانی عوارض و پیامدهای آن بر روی افراد خانواده و اجتماع در این بابت تأثیر گزار بوده است.
در بحث راجع به سلامت روانی عوامل متعددی هستند كه می توانند بر میزان سلامت روانی تأثیر گذار باشند. مثلاً : عواملی همچون سن، جنس، نوع اشتغال و طبقه اجتماعی- اقتصادی را می توان نام برد. كه ما در این تحقیق به بررسی بعضی از این عوامل می پردازیم.
با امید این كه دست اندر كاران مسادل بهداشتی و بخش درمان و آموزش پزشكی امكانات و سرمایه ای لازم در این زمینه مبذل دارند تا شاهد انجام پژوهشهای بیشتری در مورد سلامت روانی در مركز مختلف باشیم.
1-2 بیان مسئله
بیماری های روانی از بدو پیدایش بشر وجود داشته و هیچ فردی در مقابل آن مصونیت ندارد، و این خطری است كه بشر را تهدید می كند. عدم سازش و وجود اختلالات رفتار در جوامع انسانی بسیار مشهور و فراوان است. در هر طبقه و صنفی و هر گروه و جمعی اشخاص نامتعادلی زندگی می كنند.
این موضوع برای كسانی كه ارتباط نزدیكی با معلولان جسمی و ذهنی دارند و یا كسانی كه در مؤسسات نگهداری از بیماران روانی كار میک نند، اهمیت بیشتری پیدا می كنند.
ادارات بهزیستی از جمله مؤسساتی است كه كاركنان شاغل در آن دارای یک ارتباط متقابل چه بصورت مستقیم یا غیر مستقیم با معلولان جسمی و ذهنی و حتی بیماران روانی هستند كه این امر باعث ایجاد استرس و اضطراب در كاركنان بهزیستی می شود و بدین ترتیب محیط كاری در بهزیستی حالتی تنش زا پیدا می كند.
با چنین وضعیتی مقامات دولتی و مدیران ارشد چنین سازمان هایی لازم است، توجه خاصی به وضعیت بهداشت روانی كاركنان خود داشته باشند. میزان سلامت روانی كاركنان را مورد بررسی قرار دهند و به نتایج حاصله توجه خاصی داشته باشند با ارائه و تنظیم برنامه های جدیدتر و ایجاد تغییراتی در محیط ، میزان و شرایط كاری در بهزیستی در جهت بهبود سلامت روانی كاركنان خود علی الخصوص زنان داشته باشند.چرا كه زنان شاغل در بهزیستی، هم در منزل و هم در محیط كاری وظیفه ای سنگین را به دوش می كشند و به دلیل دوم اینكه تمام تحقیقات گذشته خارجی همچون مطالعات نیوهاون، مانهاتان وتحقیقات داخلی كه توسط باش و بهادرخان و دیگر افراد در زمینه همه گیر شناسی بیماریهای روانی انجام شده است بر این امر تأكید داشته است كه سلامت روانی وابسته به جنسیت است و همواره میزان سلامت روانی در زنان كمتر از مردان بوده است.
منظور از سلامت روانی همان احساس رضایت و بهبود روانی و تطابق كافی اجتماعی با موازین مورد قبول هر جامعه می باشد. (فرهنگ روانپزشكی كمپل – پورافكاری 1373)
همچنین در فرهنگ روانشناسی لاروس سلامت روانی را استعداد روانی برای هماهنگ و خوشایند و مؤثیر كردن كار برای موقعیتهای دشوار و توانایی داشتن تعریف كرده است.
اما هنوز مشخص نشده است كه :
آیا سلامت روانی بر متغیرهای دیگر نیز وابسته است؟
البته بسیار واضح است كه دانستن میزان شیوع و عوامل ایجاد كننده این آسیبها در سنین و جنسهای مختلف می تواند اطلاعات مفیدی را برای برنامه ریزیهای بلند مدت و كوتاه مدت در اختیار قرار دهد و با تدابیر قابل اتخاذ بر اساس این اطلاعات می توان از بسیاری از مشكلات جلوگیری كرده و در كاهش هزینه های مروبط مؤثر باشد.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)