عملکرد تحصیلی
عملکرد تحصیلی دانش آموزان به وسیله میانگین نمرات دانش آموزان در کلیه دروس نیمسال اول سال تحصیلی ۹۲-۹۳ بررسی خواهد شد.
خلاصه فصل اول
در این فصل تلاش شده تا به بیان مسئله پرداخته شود و تصویری کلی از تحقیق حاضر ارائه گردد. به این صورت با مقدمه ای در مورد متغیرهای وابسته( عملکرد تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی) شروع شده است، و سپس در مورد متغیر مستقل( فعالیت های فوق برنامه) مطالبی عنوان شده است. موضوع تحقیق تعریف و اهدافی که در رابطه با موضوع باید بررسی گردد بیان گردید. اهمیت موضوع و ضررورت دلایل آن بیان گردید، قلمرو تحقیق مشخص شد و در انتها تعاریف عملیاتی با توجه به اهداف، ماهیت و ویژگی های موضوع تعریف گردید.
فصل دوم
مرور ادبیات تحقیق
مقدمه
در این فصل به بررسی پیشینه پژوهش پرداخته شده، که حاوی چکیده ای از مطالعه ای عمیق و وسیع از آنچه در باره موضوع تحقیق و موضوعاتی مشابه که در کتابها، مقالات، تحقیقات و پایان نامه ها وجود دارد. همچنین به بررسی ادبیات نظری موجود در رابطه با فعالیت های فوق برنامه، خودکارآمدی تحصیلی و عملکرد تحصیلی می پردازیم و به منظور انسجام و نظم بیشتر در مطالعه و نگارش سوابق پژوهش این فصل در چند بخش به شرح زیر تهیه و تنظیم شده است.
۲-۱- بخش اول: پیشینه مبانی فعالیت های فوق برنامه
۲-۱-۱٫ فعالیت های فوق برنامه
۲-۱-۱-۱٫ تعریف فعالیت های فوق برنامه
با بررسی منابع مختلف مشخص می شود صاحب نظران دیدگاه های مختلفی را درباره مفهوم فعالیت های فوق برنامه ارائه نموده اند. چنانچه از منظر ارتباط با برنامه درسی مورد مطالعه قرار گیرد یکی از شاخه های آن به شمار میآید. برنامه درسی در یک دیدگاه به سه دسته دروس اجباری، اختیاری و فعالیت های فوق برنامه، تقسیم می شود. در توصیف دسته سوم بیان شده، فعالیت های دانش آموزان یا فوق برنامه امروزه تحت عنوان دوره آموزشی سوم مطرح می شود. دوره آموزش سوم تازه ترین دوره ای است که برای شرح گستره وسیعی از تفاوت مدرسه و میزان تعهد و قبول مسئولیت آن ها در قبال سیستم ها، باشگاه ها و سازمان ها به کار می رود( بیونت و کلس، ۱۹۸۹).
فعالیت های فوق برنامه چون در مقابل فعالیت های تربیتی برنامه ریزی شده یا رسمی قرار دارد جزئی از فعالیت های غیررسمی است و معروف ترین اصطلاحات آن عبارت از: فعالیت های فوق برنامه ای، خارج از کلاس، غیررسمی، کمک برنامه و … است(شعاری نژاد، ۱۳۸۲). با توجه به اینکه تربیت دارای دو بعد، رسمی و غیر رسمی میباشد، تربیت غیر رسمی بعد از تربیت رسمی شامل مجموعه آموخته ها و یادگیری ها میباشد که در چارچوب کتاب های مدارس تشکیل نمی گردد بلکه در کنار آن ها بوده و نقش مکمل آن ها را دارند( ملکی، ۱۳۸۵).
گوردون و بریجلال به نقل از احمدی و همکاران(۱۳۸۳) معتقدند فعالیت های فوق برنامه آن دسته از تجارب آموزشی هستند که جزء برنامه های رسمی نبوده و ماهیت رقابتی با آن دارند. آن ها در تعریف این نوع آموزش و پرورش می نویسند:« ما این نوع آموزش و پرورش را به مثابه یادگیری رسمی و غیررسمی، توسعه و تقویت فرصت های یادگیری دانش آموزان در خارج از مدرسه و فراسوی اوقات رسمی مدرسه میدانیم.»
موریانا[۸] و همکاران(۲۰۰۶) معتقدند فعالیت های فوق برنامه فعالیت های تکمیلی است که در مدرسه تحت نظر مدیر اجرا می شود. کلیتین[۹](۱۹۹۹) ضمن اشاره به این موضوع فعالیت های فوق برنامه را شامل فعالیت های گروهی در مورد تولید یک روزنامه، نوشتن نمایشنامه، استفاده از رایانه، کاردستی، با مشارکت در گروههای مورد علاقه یا ذی نفع مانند کلوپ ها میداند. کلیتین در عین حال به نقل از اوکانر و مک گوایر[۱۰] که این فعالیت ها نیازمند ایجاد انگیزه و به چالش طلبیدن دانش آموز یا تحریک نیاز آن ها نیز هستند.
فضلی خانی و همکاران(۱۳۸۴) معتقدند مجموعه فعالیت هایی سازمان یافته و پیشبینی شده ای است کهبه منظور تثبیت، تعمیق، تعمیق، آشنایی و کارکرد عملی در طول سال تحصیلی برای دانش آموزان در نظر گرفته می شود تا به رشد، تعالی، شکوفایی استعدادها، و مشارکت در برنامه های عملی کمک نماید.
مهرمحمدی(۱۳۸۶) معتقد است برنامه درسی نباید تماما از بالا دیکته شود. برنامه درسی یک بخش تجویزی دارد و یک بخش غیر تجویزی دارد. این فضایی است که در اختیار مدرسه قرار میگیرد تا مطابق با علایق نیازها و بدون دیکته شدن از مرکز، فعالیت های یادگیری در دستور کار قرار گیرد.« برنامه ها و فعالیت هایی هستند که الزاماً وابسته و پیوسته به برنامه درسی تجویزی نبوده و از ساختاری باز و تعیین نایافته برخوردارند.در تعریفی دیگر نیز غیر رسمی بودن این فعالیت ها مورد توجه قرار دارد. « برنامه درسی فوق برنامه، شامل کلیه تجربیات برنامه ریزی شده ای است که از حیطه موضوعات درسی مدرسه خارج است. در نقطه مقابل برنامه درسی قرار میگیرد. اگر چه از لحاظ اداری عمدتاً کم اهمیت تر از برنامه درسی است اما در بسیاری از جهات مهم تر و مؤثرتر از آن میباشد( فتحی و اجارگاه، ۱۳۸۸).
۲-۱-۱-۲٫ ضرورت و اهمیت فعالیت های فوق برنامه
اصولا برنامه های رسمی، متداول و کلاس های مدارس بیشتر متوجه پرورش حافظه و به کار انداختن قوای ذهنی شاگردان میباشند و به رشد جنبههای عاظفی و اجتماعی افراد چندان توجهی ندارند. فراگرفتن علوم با نشستن برروی نیمکت مدرسه و گوش دادن به سخنان معلم میسر نیست شاید آموزش صرف صورت گیرد اما در آموزش واقعی باید دانش آموز از کلاس بیرون بیاید و وارد زندگی و اجتماع شود. در مدرسه طوری برنامه ریزی شود که معلم و دانش آموز اندیشه خلاق خود را به کار ببندند و مهارت هایی مانند تفکر حل مسئله و تصمیم گیری را کسب کنند. دانش آموز را باید آموزش داد تا مهارت و دانش را بیاموزد نه آنکه چیزی را به او القا کرد( کریمی، ۱۳۸۴).
با توجه به تحولات و دگرگونی های سریع اجتماعی معتقد است افراد باید مهارت های ویژه ای را کسب نمایند تا از روی اندیشه بر سرنوشت خویش حاکم باشند و در انجام مسئولیت خود نقش مؤثر و سازنده را ایفا نمایند که این امر به تنهایی از عهده آموزش رسمی بر نمی آید. لذا باید فعالیت هایی جانبی طرح ریزی شوند که در غالب آن ها آمادگی های لازم برای زندگی کردن با جمع با مراعات حقوق متقابل تمرین شده باشد. فقدان این فعالیت ها در اوقات فراغت موجب میگردد که کودکان و نوجوانان در معرض موقعیت های پرخطر قرار بگیرند( ملکی، ۱۳۸۵).
۲-۱-۱-۳٫ اهداف فعالیت های فوق برنامه
در مورد اهداف فعالیت های فوق برنامه دیدگاه های متعددی مطرح است که در عین اختلاف ظاهری دارای هم پوشانی بوده و در هم تنیده اند. شعاری نژاد(۱۳۸۲) هدف اساسی همه فعالیت های تربیتی مدرسه را فراهم کردن انگیزه ها و محرک های لازم برای ادامه رشد و تکامل طبیعی سالم دانش آموزان میداند. یکی از راه های رسیدن به هدف مذکور طراحی فعالیت های فوق برنامه است که بیش از هر عامل دیگر از میزان علاقه، تجربه، قدرت ابتکار معلم، دانش آموزان و مدرسه متأثر می شود.
“