“
۳- توانایی در برقراری روابط بین فردی
۴- هدفدار شدن
۵- وحدت و یکپارچگی خویش
۶-رشد هویت در خود (هویت یابی)
۷- رسیدن به استقلال و خودکفایی
بنابرین بیجهت نیست که آنفلونزا به طور پیوسته در بین جمعیت دانشجویان گزارش میشود. یا اینکه خودکشی به عنوان دومین علت مرگ و میر در بین دانشجویان قلمداد میگردد، زیرا که سیستم ایمنی بدن آنان در برابر چنین تغییراتی تحلیل میرود.
ازدحام و شلوغی
ازدحام در زندگی روزمره به گونه مختلف مورد بررسی است. ایستادن در صفهای طولانی به مدتهای زیاد، سوار بر اتوبوس شدن که جای نفس کشیدن درآن نیست، سکونت در اتاقهای خوابگاهی که به جای ۲ نفر، ۶ نفر را در هر اتاق جای دادهاند، شرکت درکلاسی که تا درب کلاس صندلی چیدهاند و… از جمله شلوغیهایی است که افراد با آ ن دست به گریبان هستند. نخستین تحقیقات در زمینه تأثیر ازدحام بر زندگی حیوانات انجام شده است. آزمایش کلهون(۱۹۷۱) با موشها پیشاهنگ تحقیقات بعدی بود. وی برای موشها مقدار زیادی آب و غذا فراهم کرده بود، اما محیط با موشهایی مانند خودشان شلوغ شده بود. نتایج نشان داد که پرخاشگری، خوردن همنوع و بیماریهای جسمانی افزایش یافت.(برج واندر[۶۴]،۱۹۸۰). پژوهشهایی که درباره خوابگاه های دانشجویی انجام گرفته نشان میدهد که تعداد بیش از حد دانشجویان در اتاقهای دانشجویی باعث ایجاد ارتباطات و ارزشیابیهای منفی از یکدیگر میشود. بررسیهایی نیز درباره جمعیت دانشآموزان انجام شده است. مک کین و همکارانش (۱۹۸۵) دو مدرسه یکسان را مطالعه کردند. یکی از این مدارس ۴۳% از میزان ثبت نام خود کاست. حال آنکه مدرسه دیگر چین نکرد. دانشآموزان مدرسهای که تراکم اجتماعی آن کاهش یافته بود نگرش مثبتتری درباره محیط آموزشی پیداکردند و غیبت از مدرسه به طور بالقوه کاهش یافت. خلاصه اینکه تراکم و بویژه تراکم اجتماعیحالتی منفی پدید میآورد که برکارکردهای مختلف روانی و جسمانی افراد مؤثر است.
امتحانات
یکی از منابع مهم استرس در بین دانشجویان دانشگاه امتحانات است. با وجود اینکه چنین امری محتمل است که دانشجویی عدم موفقیتهای خود را در یادگیری و انجام تکالیف در طول دوره تحصیلی پنهان نماید لکن شکست در امتحان با هر عذر و بهانهای هم که همراه باشد، باز هم برای خانواده و دوستان و همکلاسیها مشخص و آشکار میگردد. اصولاً هر نوع آزمون با محدودیت زمانی سطوحی از اضطراب را برمیانگیزاند که با این حال امتحانات از این قاعده مستثنی نیستند. همچنان که روزها در پرتوی امتحانات به سرعت سپری میشوند،کاملاً طبیعی است که دانشجویان از مشکلات خواب، اضطراب و اشتها، گله و شکایت داشته باشند. چنین علایمی حتی درباره دانشجویان زرنگ و باهوش که از لحاظ روانی دچار مشکلاتی نیز نیستند صادق است و بهتر است که این ها را ترسها و اضطرابهای مختص امتحان نامید. مکانیک[۶۵] ( ۱۹۸۷) طی پژوهشی چگونگی ظهور علایم روانی را در طی هفته آخر پیش از امتحانات نهائی چنین شرح داد. برخی دانشجویان از دردهای شکمی، تنگی نفس و جوشهای صورت سخن راندند و تعداد اندکی از آنان نیز عنوان داشتند که به علت خستگی مفرط روانی و جسمانی بیمار شدهاند، معدودی نیز دچار اسهال شدن در صبح روز امتحان را گزارش دادند. یکی از آنان تجربه خود را چنین بازگو کرد : “من واقعا هراسان بودم، تاکنون در زندگیم چنین هراسناک نبودهام. واقعاً چکار خواهم کرد. آیا قادرم از عهده امتحان برآیم. احساس میکردم دارم از هم میپاشم”. همین دانشجو پس از پایان امتحان چنین گفت: “امتحان دادن به اندازه پیشبینی کردن آن ، اضطراب زا نیست”. در طول دوره امتحانات رفتارهایی ممکن است مشاهده شود که به برخی از آن ها اشاره میکنیم ؛
-
- چنانچه دانشجو در جلسه امتحان فکرکند که خوب دارد پیش میرود با اطمینان بیشتری به پرسشها پاسخ خواهد داد.
-
- چنانچه فکر کندکه دارد امتحان را خراب میکند در پاسخدهی به پرسشهای باقی مانده نیز دچار مشکل خواهد شد.
-
- پس از پایان جلسه امتحان، چنانچه دانشجو احساس کندکه خوب به پرسشها جواب داده است به گپ و گفتگو با دانشجویان دیگر پبرامون سؤالات امتحانی میپردازد.
-
- هرگاه دانشجو متوجه شود که پاسخهای وی به سؤالات، مطابق با پاسخهای همکلاسیهایش نیست دچار اضطراب بیشتری میشوند.
-
- آنانی که از عملکرد خود رضایت دارند ممکن است حالتی از سرخوشی نشان دهند.
-
- چنانچه دانشجو متوجه شودکه اشتباهی در متن پاسخها مرتکب شده است اضطراب پس از امتحان وی افزایش مییابد.
-
- دانشجوی که متقاعد میشود که امتحان خود را خراب کردهاست، با واکنشهای شکست پیشبینی شده سازگاری مییابد.
- دانشجو ممکن است در طی پاسخگویی به سؤالها، علایم و نشانه هایی غیرکلامی استاد خود را به غلط برداشت نماید.
مکانیک (۱۹۷۸) همچنین از حالتهای هیجانی دانشجویانی که در انتظار نتایج امتحانات نوشتنی و انشائی هستند سخن به میان میآورد. در بررسی وی بیشتر دانشجویان اضطرابهای پیشینهای را تجربه کردند و حالی که نتایج اعلام شده بود، با این همه تعداد معدودی از آنان خبر قبولی خود را باور نداشتند. به هر حال چنین اضطراب پس ماندهای کاملاً عمومیت دارد، بویژه هنگامی که پیامد قابل پذیرش و خوشایندی به دنبال یک دوره اضطراب شدید بیاید. در پایان پرسشی که به ذهن خطور میکند این است که آیا اشکال سنتی امتحان، توانایی یا عملکرد تحصیلی دانشجو را به طور واقعی ارزیابی میکند؟ اگر چنین نیست شاید زمان آن رسیده باشد که انواعی از روشها را برای سنجش عملکرد افراد به کار گیرند تا چنانچه فردی در زمینه خاصی قادر به ظاهر کردن مهارتها و دانش خود نبود در زمینههای دیگری نشان دهد. پاسخ این پرسش را به پژوهشهای آتی و تهیهکنندگان آزمونها واگذار میکنیم.
نمرات
“