-
- سهم آموزش در رشد اقتصادی
از ضرورت ها و الزامات رشد و توسعه اقتصادی ، نظام آموزشی برای ایجاد مهارت های لازم سرمایه انسانی است که موجب افزایش توانایی های دانش ، مهارت و قدرت درک افراد و انجام مطلوبتر کار است.
با عنایت به اینکه پایه اصلی اقتصاد آموزش است و از طریق آموزش و مهارت می توان کسب در آمد کرد و چرخ اقتصاد را به گردش در آورد کشورها سعی دارند ارتباطی را بین مهارت آموزی و تقاضای بازار کار ایجاد کنند زیرا آموزش و افزایش دانایی و مهارت به منزله سرمایه هایی هستند که مانند هر سرمایه فیزیکی دیگری بازده اقتصادی دارد .در دنیای امروز داشته های هرکشور به سرمایه های طبیعی ، فیزیکی ، انسانی ، اجتماعی و فرهنگی تقسیم می شود که در این میان، سرمایه انسانی از اهمیتی بسزا برخوردار است. رشد کمی و کیفی سرمایه انسانی، نیازمند آموزش های مناسب و روزآمد است ضمن آنکه در این امر لازم است که جایگاه انسان آموزش دیده و رشد یافته در فرایندهای کلان کشور مشخص باشد که تحقق این موضوع، خود مبتنی برای یافتن فصل مشترک بخش آموزش و بازار است.
تاریخ این اندیشه که سرمایهگذاری در بخش سرمایه انسانی موجب پیشرفت توسعه اقتصادی میشود به بیش از دویست سال پیش باز میگردد ، در واقع، توسعه مهارتهای نیروی انسانی، ظرفیت تولیدی نیروی کار را افزایش میدهد.
اقتصاددانان بزرگ، دریافته بودند که بازده آموزش به عنوان نوعی سرمایهگذاری در منابع انسانی میتواند با بازده سرمایه مادی مقایسه شود، ولی این اندیشه تا پیش از دهه 1960، یعنی زمانی که «شولتز» (1967) و «دنیسون» (1962) اثبات کردند که آموزش با انتقال دادن و بهبود بخشیدن مهارتها و توان تولیدی کارگران، میتواند به طور مستقیم به رشد درآمد ملی کمک کند، منشاء تحقیق بسیار جدی قرار نگرفت (حسنی، 1391).
«شولتز» و «دنیسون» با بهره گرفتن از دادههای مربوط به متوسط درآمد و طول مدت تحصیل نیروی کار در امریکا و سایر کشورهای پیشرفته، سهم اقتصادی آموزش را سنجیدهاند. این سنجش نشان داد که افزایش سطوح آموزش، بخش مهمی از رشد درآمد ملی را تبیین میکند.
همزمان، بکر (1966) و مینسر (1962) بازده سرمایهگذاری در آموزش و مهارت آموزش را از طریق تحلیل نسبت هزینه به سود مورد سنجش قرار دادند.
آنها در این بررسی هزینههای مستقیم و غیر مستقیم سرمایهگذاری در طی سالهای اضافی تحصیلات قبل از دانشگاه، آموزشعالی یا آموزش ضمن خدمت را با درآمدهای اضافی نیروهای ماهر و مجرب در طول زندگی، مقایسه کردهاند (شریعتی و همکاران، 1388).
-Schultz
-Dennison
- Becker
-Mynsr