“
عوامل اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی نقش مهمی در سوگیری رفتاری افراد به عهده دارند. اغلب نوجوانان با خانواده، جامعه و بستگان دچار چالش هستند و ممکن است فشار این مشکلات نوجوان را در مرحله تصمیم گیری به سمت رفتارهای پر خطر بکشاند. جامعه امروز، نوجوان و خانواده را با نیازهای فراوانی روبرو میکند در دروه نوجوانی افراد تجربه آموزی نموده و ازاین رو با خطرهای گوناگونی روبر میشوند، در این مرحله نوجوان از خانواده به سوی جامعه کشیده می شود و در راستای به دست آوردن جایگاه اجتماعی می کوشد. در این دوران آن ها ممکن است دوستان برگزینند که والدین نپذیرند و یا ممکن است پوشش داشته باشند که والدین آن ها را نپسندند ویا این که به مقایسه خانواده خود با سایر خانواده ها بپردازند. در این دوره نوجوان برای این که بتواند خود و جایگاه خود را در جامعه و خانواده ثابت کند وبرای خود نقش و پایگاهی داشته باشد ممکن است به رفتارهای مخرب و پر خطر روی بیاورد. او این کارها را برای اثبات خود و عدم نادیده گرفته شدن و مرکز توجه قرار گرفتن انجام میدهد از جمله این رفتارها، رفتارهای پر خطر است که به رفتارهایی اطلاق می شود که احتمال نتایج منفی و مخرب جسمی، روان شناختی و اجتماعی را برای فرد افزایش میدهد (کارگرگ و گرور[۱۳]، ۲۰۰۳).
جسور (۱۹۸۷) با ارائه اصطلاح سندروم رفتار مشکل ساز، مقوله های رفتارهای پر خطر را شامل سیگار کشیدن، مصرف مواد مخدر، الکل، رانندگی خطرناک وفعالیت جنسی زود هنگام دانسته است. مصرف مواد مخدر، خشونت ورفتارهای جنسی عامل بسیاری از مرگ و میرهای سنین نوجوانی و اوایل بزرگسالی است (لیندبرگ[۱۴]، بوگست[۱۵] و ویلیامز[۱۶]، ۲۰۰۰). بسیاری از رفتارهای پر خطر از قبیل سیگار کشیدن، مواد مخدر و روابط جنسی نامطمئن در سنین قبل از ۱۸ سالگی اتفاق می افتد (برگمن[۱۷] و اسکات[۱۸]، ۲۰۰۷) جسور در سال (۱۹۹۱) ارائه مدلی از چهار عامل مؤثر در ارتکاب رفتارهای پر خطر، خواستار تبیین این رفتارها شده است.
اصطلاح رفتارهای پر خطر حوزه وسیعی را در بر میگیرد و مشتمل بر رفتارهای متعدد است که زندگی دیگران مختل کرده و ممکن است بر اشخاص ویا اموال آنان زیان برساند. این مقوله شامل رفتارهایی است که معمولا تحت عنوان بزهکاری نوجوانان دسته بندی میشوند (شهر آرای، ۸۵) بیشتر تحقیقات انجام شده در مورد نوجوانان موافقند که ریسک پذیری بخشی از رشد نوجوانی است، بعضی وقت ها خطر جویی به نتایج مضر ماند خطر برای سلامتی (اسپیرویت ، متز ۱۹۹۹) افسردگی وعزت نفس پایین (گالن ، پاول ومور ، ۲۰۰۰) و خطر برای دیگران (بل و بل ۱۹۹۲) مرتبط میشوند. بنابرین در سالهای اخیر، بعضی از محققان خاطر نشان کردهاند که رفتارهای خطرناک ممکن است عملکرد مثبت رادر انتقال به جوانی بر آورده سازد (کیاپرانو ، ۲۰۰۴، دورکین ۲۰۰۵، هنری وکلوپ ۲۰۰۳، لایت فود ، ۱۹۹۷، پونتون ۱۹۹۷ ) برای نمونه، پیپ و هامر (۱۹۹۶) فرض میکنند که مردان جوان پرهیز کننده از مصرف مشروب و مردانی که همین اواخر شروع به نوشیدن کردهاند شاخص هایی از یک ورود توام با تأخیر به نقش های جوانی، و نوعی بی میلی به پذیرش رفتارهای نقش جوانی نشان میدهند. نتایج مطالعه کیفی اخیراًً که به وسیله رودهام[۱۹]، پریور میترال واستالارد۷(۲۰۰۶) انجام شده است، نشان میدهد که اغلب نوجوانان تصمیم های منطقی را بر اساس ادارک خطر اتخاذ می نمایند و داوری های غلط آنان بیشتر احتمال دارد که نتیجه بی تجربگی شان باشد تا این که نتیجه تصمیم گیری های غیر منطقی، تواناییهای شناختی توسعه نیافته یا ا دارک عدم آسیب پذیری شخصی. در مقابل (رینا و فارلی[۲۰]، ۲۰۰۶) فرض میکند که اقدام به ارزیابی سود وزیان خطرات، در واقع خطر پذیری را افزایش میدهد وتوصیه میکنند که افراد نوجوان باید تشویق شوند که از این رویکرد در برخورد با رفتار خطر پذیری خود استفاده کرد.
بزهکاری بیشتر مقوله قانونی است تا مفهوم روانشناختی با یک ویژگی شخصی این اصطلاح اختصاصاً به تخطی از قانون، نظیر تخریب اموال، سرقت، خشونت و نیز به دامنه وسیعی از اعمال، چه کوچک و چه بزرگ، مانند استفاده از الکل ومصرف مواد مخدر، درگیر هستند و این دسته بندی های رفتارهای پر خطر باعث شده که متخصصان بیشتر روی نشانگانی رفتارهای مشکل آفرین متمرکز شوند داناون و صبر (۱۹۸۵) استدلال میکنند که رفتارهای پر خطر به طور همزمان یا به صورت دسته جمعی رخ میدهند، برای ا ین که رفتارهای پر خطر بر اساس گرایش و تمایلی صورت می گیرند که مطابق رسم و قاعده نیست. به نظر او این گونه افراد غالبا تحمل زیادی برای رفتارهای متضاد با هنجارهای اجتماعی نشان میدهند وتمایل دارند که در مدرسه و مؤسسات مذهبی سرمایه گذاری کمی داشته باشند. در نتیجه تعامل ویژگی های شخصیتی با محیط، طیف وسیعی از رفتارهای مخاطره جویانه مشاهده می شود، به عنوان مثال تجربه داروهای غیر قانونی، داشتن ارتباطات جنسی خلاف، قانون شکنی ورانندگی رفتارهای مشکل آفرین تلقی میشوند (شهر آرای ۸۵) یک نشانه رشدی مهم در مورد شدت رفتار پر خطر این است که رفتار پر خطر اولیه در چه سنی ظاهر می شود، مطالعات زیادی نشان دادهاند که هر چه رفتارهای مشکل آفرین برای اولین بار دیرتر اتفاق بیافتد، شدت و اهمیت کمتری دارند و از قدرت پیشبینی کمتری برخوردار هستند زمانی که تاثیرات گروه همسالان در اوجر خود است، احتمال رفتارهای پر خطر زیادتر می شود. اگر چه رفتارهای پر خطر هنجار نیستند، ولی با فرایند های رشدی به هنجار پیوند دارند. برعکس، اعمال خلاف شدید که ممکن است به تجربه باز داشت در دوران نوجوانی منجر شوند، پس مشکلات روان شناختی ناهمنوایی اجتماعی دلالت می نمایند (شهر آرای ۸۵).
۲-۲-۱ تبیین رفتارهای پرخطر
الف- آمادگی زیستی
برای سالهای متمادی تلاش های انسان برای درک علل رفتارهای ضد اجتماعی تحت تاثیر این دیدگاه قرار داشت که نوجوانان مشکل دار متولد میشوند به عنوان مثال گدارد[۲۱] (۱۹۱۴) که از روان شناسان امریکایی، سالها تلاش کرد تا نشان دهد که بزهکاری از هوش پایین ناشی می شود. به نظر گدارد، کودک به علت داشتن قضاوت و استدلال ضعیف از زمان تولد به سوی جرم و جنایت تمایل دارد. هوتون[۲۲] (۱۹۳۹) معتقد بود بزهکاران ویژگی هایی دارند که دیگران آن ها را شاید کمتر دارند پیشانی دراز و باریک، گوشش های بزرگ و برجسته، آرواره های و استخوان های گونه بزرگ، لبهای نازک، برتری دست چپ، پوست چین خورده و مودار، لوچی چش، اما تحقیقات معاصر در زمینه عوامل زیست شناختی معمولا بر همبسته های رفتار ضد اجتماعی متمرکز شده اند و بر فرضیهها و نظریات پیشنهاد شده به وسیله گدارد و هوکون ا عتقادی ندارند (شهر آرای، ۸۵).
“