هم چنین رسول خدا در سخن گهربار دیگری به ویژگی تجمل پرستان و رفاه زدگان چنین اشاره می کند:
«سیأتی بعدکم قوم یأکلون أطائب الدّنیا و ألوانها، و ینکحون أجمل النّساء و ألوانها … عاکفین علی الدّنیا یغدون و یروحون إلیها، اتخذوها آلهه من دون إلههم … .؛ به زودی بعد از شما مردمی می آیند که غذاهای خوشمزه و رنگارنگ دنیا را می خورند و با زنان زیباروی و رنگارنگ ازدواج می کنند … به دنیا سخت می چسبند و روز و شب رو به سوی آن دارند و به جای خدایشان، دنیا را به خدایی می گیرند. »
خداوند در قرآن می فرماید: «یَأَیهَُّا النَّبیُّ قُل لّأَِزْوَاجِکَ إِن کُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیَوهَ الدُّنْیَا وَ زِینَتَهَا فَتَعَالَینَْ أُمَتِّعْکُنَّ وَ أُسَرِّحْکُنَّ سَرَاحًا جَمِیلا؛ ای پیامبر! به همسرانت بگو: «اگر شما زندگی دنیا و زرق و برق آن را میخواهید بیایید با هدیهای شما را بهرهمند سازم و شما را بطرز نیکویی رها سازم! »
شأن نزول آیه این است که همسران پیامبر ص بعد از پارهای از غزوات که غنائم سرشاری در اختیار مسلمین قرار گرفت تقاضاهای مختلفی از پیامبر ص در مورد افزایش نفقه یا لوازم گوناگون زندگی داشتند، طبق نقل بعضی از تفاسیر،« ام سلمه» از« پیامبر» (ص) کنیز خدمتگزاری تقاضا کرد و« میمونه» حلهای خواست، و« زینب» بنت جحش پارچه مخصوص یمنی و« حفصه» جامه مصری،« جویریه» لباس مخصوص خواست، و« سوده» گلیم خیبری! خلاصه هر کدام درخواستی نمودند.
پیامبر (ص) که میدانست تسلیم شدن در برابر اینگونه درخواستها که معمولا پایانی ندارد چه عواقبی برای« بیت نبوت» در بر خواهد داشت، از انجام این خواستهها سر باز زد و یک ماه تمام از آنها کنارهگیری نمود، تا اینکه آیات فوق نازل شد و با لحن قاطع و در عین حال توأم با رأفت و رحمت به آنها هشدار داد که اگر زندگی پر زرق و برق دنیا میخواهید میتوانید از پیامبر ص جدا شوید و به هر کجا میخواهید بروید، و اگر به خدا و رسول خدا و روز جزا دل بستهاید و به زندگی ساده و افتخار آمیز خانه پیامبر(ص) قانع هستید بمانید و از پاداشهای ص بزرگ پروردگار برخوردار شوید. به این ترتیب پاسخ محکم و قاطعی به همسران پیامبر ص که دامنه توقع را گسترده بودند داد و آنها را میان« ماندن» و« جدا شدن» از او مخیر ساخت![3]
در آیات نخست این سوره خداوند تاج افتخاری بر سر زنان پیامبر ص زده و آنها را به عنوان« ام المؤمنین» (مادر مؤمنان) معرفی نموده، بدیهی است همیشه مقامات حساس و افتخار آفرین، وظائف سنگینی نیز همراه دارد، چگونه زنان پیامبر ص میتوانند ام المؤمنین باشند ولی فکر و قلبشان در گرو زرق و برق دنیا باشد؟ و چنین پندارند که اگر غنائمی نصیب مسلمانان شده است همچون همسران پادشاهان بهترین قسمتهای غنائم را به خود اختصاص دهند، و چیزی که با جانبازی و خونهای پاک شهیدان به دست آمده تحویل آنان گردد، در حالی که در گوشه و کنار افرادی، در نهایت عسرت زندگی میکنند.
از این گذشته نه تنها پیامبر(ص) به مقتضای آیات پیشین« اسوه» مردم است که خانواده او نیز باید اسوه خانوادهها، و زنانش مقتدای زنان با ایمان تا دامنه قیامت گردد.
پیامبر(ص) پادشاه نیست که حرمسرایی داشته باشد پر زرق و برق، و زنانش غرق جواهرات گرانقیمت و وسائل تجملاتی باشند.
شاید هنوز گروهی از مسلمانان مکه که به عنوان مهاجر به مدینه آمده بودند بر صفه (همان سکوی مخصوصی که در کنار مسجد پیغمبر قرار داشت) شب را تا به صبح میگذراندند، و خانه و کاشانهای در آن شهر نداشتند، در چنین شرائطی هرگز پیامبر(ص) اجازه نخواهد داد زنانش چنین توقعاتی داشته باشند.[4]
از سیره عملی پیامبر گرامی اسلام (ص) و گفتار آن حضرت در چگونگی برخورد با تجملات و دوری از زرق و برقهای دنیوی و تشریفات بی اساس به خوبی در می یابیم که تجمل گرایی و رفاه زدگی، وابستگی آدمی را به دنیای فانی زیاد می کند. وابستگی به دنیا نیز مانند باتلاقی است که اگر انسان به آن نزدیک شود و در آن بیفتد، هر چه بیشتر در آن دست و پا زند، بیشتر فرو خواهد رفت تا سرانجام به هلاکت و نابودی برسد.
در همین زمینه، حضرت علی (ع) در کلام گهربار خود، سرانجام رفاه زدگان و هوسبازان را که دل به دنیا بسته اند، کشیده شدن به سوی گرفتاری و مصیبت می داند: « انْظُرُوا إِلَی الدُّنْیَا نَظَرَ الزَّاهِدِینَ فِیهَا فَإِنَّهَا وَ اللَّهِ عَنْ قَلِیلٍ تُزِیلُ الثَّاوِیَ السَّاکِنَ وَ تُفَجِّعُ الْمُتْرِفَ الْآمِنَ. ؛ای مردم! به دنیا به چشم بی رغبتی و بی اعتنایی بنگرید. به خدا سوگند دنیا به زودی ساکنان خود را از میان می برد و هوسبازانی را که با خاطر جمعی در آن زندگی می کنند به مصیبت می کشاند. »
همان.
احزاب/28
ناصر مکارم شیرازی، پیشین، ج17، ص 279
ناصر مکارم شیرازی، پیشین، ج17، ص 280
محمد دشتی،پیشین، قسمتى از خطبه 103