نفی تجمل و رفاه زدگی در سیره پیامبر(ص)
زندگی ساده و بدون هرگونه تشریفات و تجملات پیامبر گرامی اسلام (ص) به عنوان الگویی برای همه مسلمانان در طول تاریخ و همه اعصار و زمانها مطرح است. در همین جهت، امام علی (ع)چنین فرموده است: «وَ لَقَدْ کَانَ (ص) یَأْکُلُ عَلَی الْأَرْضِ وَ یَجْلِسُ جِلْسَهَ الْعَبْدِ وَ یَخْصِفُ بِیَدِهِ نَعْلَهُ وَ یَرْقَعُ بِیَدِهِ ثَوْبَهُ وَ یَرْکَبُ الْحِمَارَ الْعَارِیَ وَ یُرْدِفُ خَلْفَهُ وَ یَکُونُ السِّتْرُ عَلَی بَابِ بَیْتِهِ فَتَکُونُ فِیهِ التَّصَاوِیرُ فَیَقُولُ یَا فُلَانَهُ لِإِحْدَی أَزْوَاجِهِ غَیِّبِیهِ عَنِّی فَإِنِّی إِذَا نَظَرْتُ إِلَیْهِ ذَکَرْتُ الدُّنْیَا وَ زَخَارِفَهَا فَأَعْرَضَ عَنِ الدُّنْیَا بِقَلْبِهِ وَ أَمَاتَ ذِکْرَهَا مِنْ نَفْسِهِ وَ أَحَبَّ أَنْ تَغِیبَ زِینَتُهَا عَنْ عَیْنِهِ لِکَیْلَا یَتَّخِذَ مِنْهَا رِیَاشاً وَ لَا یَعْتَقِدَهَا قَرَاراً وَ لَا یَرْجُوَ فِیهَا مُقَاماً فَأَخْرَجَهَا مِنَ النَّفْسِ وَ أَشْخَصَهَا عَنِ الْقَلْبِ وَ غَیَّبَهَا عَنِ الْبَصَرِ وَ کَذَلِکَ مَنْ أَبْغَضَ شَیْئاً أَبْغَضَ أَنْ یَنْظُرَ إِلَیْهِ وَ أَنْ یَذْکُرَ عِنْدَه.
این سیره مسلم رسول خدا ـ که درود خدا بر او و خاندانش باد ـ است که نشسته بر خاک غذا می خورد، نشست و برخاستی بردهوار داشت، خود به دست خویش پینه بر کفشش می زد و جامه اش را وصله می کرد. بر مرکب برهنه سوار می شد و حتی کسی را پشت سر خویش سوار می نمود. روزی پرده ای رنگین و پرنقش و نگار بر در خانه آویخته دید، به همسری از همسرانش فرمود: «آن را از برابر چشمانم دور بدار که هرگاه نگاهم بدان می افتد، یاد دنیا و زرق و برقش می افتم». بدین ترتیب روی دل از دنیا برتافت و یادش را از صفحه جانش زدود. همواره دوست می داشت که آرایه های دنیا از نگاهش پنهان بماند، مبادا که از آن پیرایه ای برگیرد، یا جاودانه اش انگارد و به جایگاه و مقام خاصی از آن دل ببندد. بدین سان دنیا را از صحنه جان و از خانه قلب بیرون راند و بر هر چه دنیوی بود، چشم فرو پوشید. آری چنین است که هر کس به راستی چیزی را منفور بدارد، نگاه ویاد آن را نیز منفور و مبغوض خواهد شمرد.»
ویرژیل گورگیو دانشمند معروف مسیحی و رومانی که مطالعه سیره درخشان پیامبر (ص) او را تحت تأثیر شدید قرار داده و کتابی ارزشمند در شأن آن حضرت نوشته، در این کتاب مینویسد: «در زندگی محمّد (ص) تا آخرین روزی که زنده بود، اثری از تجمّل و اسراف دیده نشد، محمد (ص) در تمام مدتی که در بیابان به سر میبرد غذایی جز شیر شتر نداشت، و بعد از مراجعت به مکه، خرما و نان تناول مینمود، تا روزی که محمد (ص) حیات داشت فقط یک نوع غذا میخورد، و برای خوردن طعام بر زمین مینشست، و سفره او عبارت بود از یک سفره حصیری که از الیاف خرما میبافتند.»
در روایتی می خوانیم :« قدم علی رسول الله (ص) وفد نجران و فی لباسهم الدیباج و ثیاب الحیره علی هیئه لم یقدم بها احد من العرب فاتوا رسول الله (ص) فسلموا علیه فلم یرده علیهم السلام و لم یکلمهم فقیل لامیرالمؤمنین (ع): یا اباالحسن ماتری فی هؤلاء القوم؟ قال: اری ان یضعوا حللهم هذه و خواتیمهم ثم یعودون الیه، ففعلوا ذلک فسلموا فرد سلامهم ثم قال (ص) والذی بعثنی بالحق لقد أتونی المره الاولی و ان ابلیس لمعهم ؛هیأتی از مسیحیان نجران به خدمت پیامبراسلام (ص) رسیدند در حالی که لباس های ابریشمین بسیار زیبا که تاآن زمان در اندام عرب ها دیده نشده بود ، در تن داشتند ، هنگامی که به خدمت پیامبر رسیدند سلام کردند ، پیامبر(ص) پاسخ سلام آن ها را نگفت و حتی حاضر نشد یک کلمه با آن ها سخن بگوید ، از علی (ع) در این باره چاره خواستند؛ و علت روی گردانی پیامبر را از آن ها جویا شدند . علی(ع) فرمود : من چنین فکر می کنم که این ها باید این لباس های زیبا و انگشترهای گران قیمت را از تن بیرون کنند ، سپس خدمت پیامبر اسلام برسند. آن ها چنین کردند، پیامبر اسلام سلام آن ها را پاسخ دادو با آن ها سخن گفت . سپس فرمود : سوگند به خدایی که مرا به حق فرستاده است، نخستین بار که اینها برمن وارد شدند دیدم ابلیس نیز همراه آنهاست. »
آری پیامبر (ص) با تعبیر ابلیس، نفرت خود را از تجمّل پرستی و تشریفات پر زرق و برق اعلام کرد، و با این اعلام همه پیروانش را از گناه بزرگ تجمّلگرایی که نمادی از ابلیس است بر حذر داشت.
پیامبر اعظم (ص) در روایتی دیگر از فزونیِ مالطلبی و دنیا خواهی در آیندهی امت خود ابراز نگرانی میفرماید: « إِنَّمَا الْخَوْفُ عَلَی أُمَّتِی مِنْ بَعْدِی ثَلَاثُ خِصَالٍ … أَوْ یَظْهَرَ فِیهِمُ الْمَالُ حَتَّی یَطْغَوْا وَ یَبْطَرُوا: «برای امتم از سه ضایعه خوفناک هستم … مال در میان آنان چندان فزون شود (و اهمیت پیدا کند) که طغیان ورزند و ناسپاسی کنند» .
پیامبر گرامی اسلام (ص) در اخبار غیبی خویش که خبر از آینده و آیندگان می دهد به گرایش افراطی به سمت تجمل گرایی و رفاه زدگی اشاره و عوارض نامطلوب آن را بیان می کند. در همین زمینه در حدیثی از حضرت آمده است: «سیأتی من بعدی اقوام یأکلون طیبات الطعام و الوانها و یرکبون الدوّاب یبنون الدّور و یشیرون القصور و یزخرفون المساجد الفتنه منهم و الیهم مقرر: پس از من مسلمانانی خواهند آمد که خوراکهای پاکیزه و رنگارنگ میخورند و از وسایل سواری استفاده میکنند و خانهها میسازند و قصرها برپا میکنند و مسجدها را میآرایند؛ فتنهها از ایشان است و کار ایشان است. »
در این روایت هم مشاهده میشود که چگونه حضرت مصیبتها و فتنههای جامعه بعد از خود را متوجه تجمل و اتراف میفرمایند؛ « فتنه از ایشان است و کار ایشان است». همچنین حضرت اشاره میفرمایند که حتی تجمل خانهی خدا و مسجد هم که برخی به بهانههای گوناگون سعی در آن دارند کاری فتنه آمیز و مذموم است.
محمد دشتی،پیشین، قسمتى از خطبه 1
عبد المجید معادیخواه، فرهنگ آفتاب، فرهنگ تفصیلی مفاهیم نهج البلاغه، ج 3، نشر ذره، 1385 ص 1284.
کنستان ویرژیل گئورگیو، محمد (ص) پیامبری که از نو باید شناخت، ترجمه ذبیح الله منصوری، نشر زرین، 1388 ص 34 ـ 36.
فضل بن حسن طبرسى، إعلام الورى، تهران دار الکتب الإسلامیه، بی تا، ص : 129
محمد بن علی بن الحسین بن بابویه الصدوق، الخصال، ج1، چاپ دوم، قم: انتشارات جامعه مدرسین، 1403ق، ص 164
ابن بابویه،خصال،پیشین، ج 1، ص 164
حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، پیشین، ص525
ورام بن ابى فراس، مجموعه ورام، ج1 ، قم :انتشارات مکتبه الفقیه،بی تا، ص : 156