فقر و محرومیت اجتماعی
در میان عوامل تباهی و عقب ماندگی انسانها و جوامع بشری نمی توان فاجعه آفرین تر از فقر عاملی را سراغ گرفت. با وجود پیشرفت هایی که در ابعاد بسیار از زندگی نصیب انسان گردیده ،هنوز آمار مرگ و میر ناشی از فقر بالاست.
فقر ستیزی اسلام از این حقیقت حکایت دارد که آیینی زندگی بخش بوده و عزت و سرافرازی مسلمانان را در دنیا و آخرت می طلبد. چنین مکتبی نمی تواند از فقر و ناتوانی پیروان خویش خرسند بوده و آنان را به ترک کار و فعالیت اقتصادی سوق دهد.
پیامبر اسلام (ص) فقر را همسایه کفر تلفی می کند و مسلمانان را از افتادن در ورطه بی دینی هشدار می دهد:« کَادَ الْفَقْرُ أَنْ یَکُونَ کُفْراً »؛«نزدیک است که فقر آدمی را به کفر کشاند.»
در جای دیگر فقر عامل کاهش دین و ایمان و همچنین پریشان فکری و بدخواهی انسانها نسبت به یکدیگر خوانده شده است:
«اِنَّ الفقرَ مَنْقَصَهٌ للدّین، مُدْهِشَهٌ لِلْعَقْلِ، داعِیهٌ لِلْمَقْتِ.»؛ «قطعا فقر سبب کاستن از دین و پریشانی خرد و نیز دعوت گر به دشمنی است.»
چنان که از این حدیثها بر می آید، فقر از یک سو به ایمان و دین داری انسان آسیب می رساند و مؤمن را از تعالی و نیل به درجات ایمان باز می دارد، و از دیگر سو عقل او را دستخوش پریشانی و نابسامانی در تشخیص خیر و شر می سازد. شکی نیست که این همه بسترساز کژروی از فطرت الهی و دشمنی انسانها نسبت به یکدیگر می شود و در نهایت گمراهی و پراکندگی نیروهای انسانی را پدید می آورد.
فقربلا و آفتی است که بر عقیده و ایمان، اخلاق و رفتار، فکر و اندیشه فرد و خانواده و اجتماع تاثیر می گذارد و مسیر حرکت جامعه را از اعتدال خارج می کند . فقر حتی می تواند عمیق ترین عواطف انسان را به نابودی بکشاند ؛چنانکه در عصر جاهلیت بعضی از اعراب به خاطر فقر فرزندان خود را نابود می کردند . قرآن مجید در این رابطه می فرماید: «وَ لَا تَقْتُلُواْ أَوْلَادَکُم مِّنْ إِمْلَاقٍ نحَّْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُم ؛ و فرزندانتان را از (ترس) فقر، نکشید! ما شما و آنها را روزی میدهیم. » علامه طبرسی املاق را این گونه معنا می کند : « کلمه املاق به معنای افلاس و نداشتن مال و هزینه زندگی است ؛ تملق هم مشتق از همین ماده است. »
انسان فقیر به دلیل فقر و محرومیت - به خصوص اگر در کنار او ثروت های زیاد انباشته شده باشد - به عدالت الهی شک می کند و به تدریج پایه های اعتقادی و اخلاقی او سست می گردد . صوفی مصری (ذوالنون) می گوید: کافرترین مردم فقیری است که صبر او لبریز شده باشد. علی(ع) می فرماید: « اللَّهُمَّ صُنْ وَجْهِی بِالْیَسَارِ وَ لَا تَبَذَّلْ جَاهِی بِالْإِقْتَار؛خدایا آبرویم را با بی نیازی نگهدار و با فقر و تنگدستی شخصیت و مکانتم را تباه مکن »
حفظ گوهر شخصیت، عزت و مناعت طبع انسان ها از رؤوس برنامه های امام علی بود . شاید این که امام فقر را مرگ بزرگ می نامد و قبر را از فقر برتر می شمارد به دلیل این باشد که در قبر انسان دچار ذلت و خواری نمی شود، ولی فقر بدتر از آن را نیز به دنبال دارد .
یکی از عوامل مهم فقر و تنگدستی و محرومیت و کمبودها در جهان ، اسرافکاری و تجاوز از حد و حدود معین و تجمل گرایی است . اسلام که دینی مبتنی بر بینش توحیدی است از کنار این مسئله نگذشته و برای مبارزه با فقر ، حفظ توازن اجتماعی و رفع اختلاف فاحش طبقاتی ، راه هایی را قرار داده است که در این راستا پرهیز از تجمل گرایی و رعایت اعتدال ، یکی از عوامل قوی برای حفظ ثروت و پرهیز از ابتلا به فقر است. درآمد زندگی مانند چشمه ای است که در جویی جاری است . این آب اگر کنترل و مهار نگردد ، هراندازه هم فراوان باشد به هدر رفته و ثمره ای نخواهد داشت ؛اما اگر در جای مناسب سد شود و با دقت از هدر رفتن آن جلوگیری شود با برنامه ریزی صحیح می تواند در جهات مختلف مورد استفاده واقع شود.
اگر گروهی از انسان ها ( اعم از متمکنان و ثروتمندان و غیره ) در مصرف زندگی و استفاده از نعمت ها و دیگر سرمایه ها و امکانات ، به تجمل گرایی روی آورند و امکانات مادی و معنوی بیشتری را صرف هوس های خود کنند ، در نتیجه سرمایه ها که باید بالسویه برای تحقق عدالت اجتماعی بین همه افراد تقسیم شود، خرج هوس های فردی عده ای خاص از تجمل گرایان می شود که ناجوانمردانه و بی رحمانه نعمت های الهی را تباه و نابود می سازند.
بازار یک جامعه تابع عرضه و تقاضا است . وقتی تجمل گرایی پیش آمد فرهنگ مصرف گرایی بالا می رود. در نتیجه تقاضا زیاد می شود درحال که ارز ثابت است. اینجاست که جامعه با مشکل اقتصادی روبرو خواهد شد. مسرفان یک جامعه کالا را می خرد به هر قیمتی که باشد. فروشنده هم از انی موضوع سوء استفاده کرده جنس و کالای خود را به بالاترین قیمت ممکن می فروشد پس گرانی و تورم پیش می آید در نتیجه اقشار کم درآمد جامعه قادر به بر آوردن مایحتاج زندگی خود نبوده و فقر دامنگیر آنان می گرددد. به دنبال فقر عدالت ازجامعه رخت بربسته، فاصله طبقاتی و فساد اقتصادی که آثار مخرب آن بر همگان روشن است فراگیر می شود.
محمد بن یعقوب کلینی،پیشین، ج 2 ،ص 308
محمد باقر مجلسی ،پیشین ، ج 34 ،ص 348
انعام/151
طبرسی، مجمع البیان،پیشین، ج9، ص 10
یوسف القرضاوی، مساله فقر از دیدگاه قرآن و مردم، ترجمه عادل نادر علی ،تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1363،ص 18 .
محمد دشتی، پیشین،خطبه 225
«الفقر الموت الاکبر: همان، حکمت 163
در حالی که خداوند همه چیز را به اندازه ی نیاز و کفاف موجودات جهان آفریده است .