ضرر مادی
ضرر مادی ضرری است که متوجه مال می شود. برای تفهیم زیان مادی بهتر است به عنوان پیش نیاز، ابتدا تعریفی از مال را ارائه نماییم. از لحاظ لغوی مال به آنچه در ملک کسی بوده و ارزش مبادله را داشته باشد، دارایی، خواسته و مال گفته می شود هرچند به محض اینکه کلمه مال به گوش می رسد، ناخودآگاه شیء یا کالائی که وجود خارجی داشته باشد در ذهن متبادر می شود، اما واقعیت امر این است که پیشرفتهای زندگی این حریم سنتی را دَرهم شکسته و به آن معنای عام تری بخشیده و واژه مال را تنها محدود به عین (اموال منقول و غیرمنقول) ندانسته و آنرا دربرگیرنده مفاهیم وسیعتری می داند .
در ارتباط با ضررهای مادی می توان گفت که کاستن از دارایی شخص و یا جلوگیری از افزایش آن به هر صورت که باشد، ضرر مادی محسوب می گردد؛ به عبارت دیگر هرگاه آنچه از دست رفته یا دچار نقصان گردیده قابل ارزیابی با پول باشد و صدمه به حقوق مالی برسد، ضرر مالی است. میزان این ضرر، اختلاف و تفاوت میان دارایی کنونی زیاندیده و دارایی او از قبل از انجام فعل یا ترک فعل عمل زیانبار است. پس ضرری که به شخص می رسد می تواند به عین، منفعت یا حق وارد شود، که به اختصار هر یک را شرح می دهیم.
1- ضرر به عین
عین به اشیاء مادی مستقل گفته می شود، و اموالی که وجود خارجی داشته و بتوان آنرا حس و درک کرد «عین» نامیده می شود؛ مثل کتاب و زمین. پس ضرر مادی که به عین (خسارتی که به اموال منقول یا غیر منقول) وارد می آید؛ مانند شکستن شیشه خودرو یا سوزاندن خرمن و تخریب خانه همه از مصادیق زیان های مادی است.
2- ضرر به منفعت
مقصود از منفعت در واقع ثمره ای است که تدریجاً از عین مال حاصل می گردد، بدون اینکه در عین مال تغییر چشمگیری حاصل شود. این فایده ممکن است، مثل میوه درخت بصورت عین ثمره باشد یا بصورت استفاده از عین مال باشد؛ مانند استفاده از خودرو برای جابجائی و حمل و نقل یا با بهره گرفتن از خانه برای سکونت. پس ارزش هر مال رابطه مستقیمی با منافع آن دارد و منافع جدای از عین دارای ارزش مبادله است.
به هرحال، منفعت نیز ممکن است به طریقی سلب و باعث بروز خسارت به شخصی گردد که قرار بوده از آن منتفع شود. ضرر به منفعت می تواند به شکل فوت منفعت و عدم النفع باشد.
2-1-فوت منفعت
فوت منفعت مشمول دعاوی تصرف است که در آنها به منفعت خواهان لطمه وارد می شود. در دعوای تصرف، حقی که از خواهان زائل می گردد می تواند ناشی از تصرف عدوانی، ممانعت از حق و مزاحمت باشد. لذا در اینجا هر کدام از دعاوی را به اختصار شرح می دهیم .
2-1-1-تصرف عدوانی
در دعوای تصرف عدوانی، خواهان، متصرف قانونی قبلی مال غیر منقول بوده و ملک به نحو عدوان از تصرف وی خارج گردیده است، حتی اگر متصرف فعلی مدعی مالکیت ملک باشد. قانونگذار در واقع، به منظور ایجاد ثبات و امنیت اجتماعی به تصرف قانونی احترام گذاشته و حمایت خود را از آن دریغ نکرده تا ضعیفترها بتوانند زیر سایه عدالت توزیعی با آرامش زندگی کنند. زیرا ماهیتأ رفع تصرف توأم با اقداماتی است که ممکن است به آرامش و نظم عمومی آسیب رسانده و باعث هرج و مرج گردد. پس قانونگذار حقی برای اشخاص قائل نشده، تا راساً قادر باشند دیگران را را از حق تصرف ممنوع نمایند. حتی مالک ملک هم از این قاعده مستثنی نگردیده تا حقوق متصرف را تضیع نماید.
به هرحال، تصرف عدوانی می تواند باعث فوت منفعت گردد. به عنوان مثال زمانی که زارع زمینی که قصد زراعت در مزرعه تحت تصرف خود را دارد و احدی با تصرف عدوانی از این امکان بالقوه جلوگیری می کند در حقیقت از بالفعل شدن و به دست آمدن محصول ممانعت بعمل آورده و بدین وسیله باعث فوت منفعت می گردد. همچنین است زمانی که شخصی ملک دیگری را تصرف و از آن ملک جهت سکنی یا فعالیت تجاری استفاده می کند .
2-1-2-ممانعت از حق
باتوجه به ماده 159 قانون آیین دادرسی مدنی دعوای ممانعت از حق عبارت است از: «تقاضای کسی که رفع ممانعت از حق ارتفاق یا انتفاع خود را در ملک دیگری بخواهد.» بعنوان مثال، اگر شخصی سالها آب مورد نیاز زمین کشاورزی خود را از مجرای آبی تأمین نموده که از ملک دیگران عبور کرده، اما مجاورین از گذراندن این مجری ممانعت نمایند و با ممانعت از اجرای این حق باعث از بین بردن منفعتی به ضرر صاحب آن شوند، فوت منفعت باعث ضمان ممانعت کنندگان می باشد.
2-1-3-مزاحمت
برخلاف ممانعت از حق که عمل فاعل به طور کلی، مانع می گردد تا متصرف از حق خود استفاده کند. مزاحمت فعلی است که با اخلال جزئی در تصرف بی آنکه امکان بهره مندی از متصرف را سلب و غیر ممکن سازد، وی را از انتفاع کامل و مطلوب محروم می سازد؛ مثلاً اگر شخصی پنجره ای در ملک خود به طرف ملک مجاور باز کند و یا ناودان خود را طوری قرار دهد که آبریز آن از ملک مجاور بگذرد، متصرف ملک مجاور می تواند علیه او دعوای مزاحمت اقامه کند.
در این دعوا نیز دادگاه تصرف بدون مزاحمت سابق خواهان و مزاحمت فعلی خوانده را مورد توجه قرار داده و تنها احراز این دو امر که بدون رضایت خواهان و به غیر وسیله قانونی صورت گرفته را دنبال می کند. مزاحمت نیز نمونه بارز فوت منفعت محسوب می گردد.
2-2-عدم النفع
برخی از مؤلفان حقوق در تعریف عدم النفع می گویند: ممانعت از وجود پیدا کردن منفعتی که مقتضی آن حاصل شده است؛ مانند توقیف غیرقانونی شاغل به کار، که موجب حرمان او از گرفتن مزد شده است. این حقوق دان در جایی دیگر عدم النفعی را ضرر محسوب می کند که حرمان از نفعی که به احتمال نزدیک به یقین حسب جریان عادی امور و اوضاع و احوال بخصوص مورد، امید وصول به آن نفع، معقول و متقرب و مقدور بوده است. برخی آنرا محروم شدن شخص از فایده مورد انتظار می دانند. و برخی دیگر آنرا اینگونه تعریف کرده اند که عدم النفع حالتی است که اگر فعل خاصی اتفاق نمی افتاد، احتمال داشت نفعی حاصل شود و به متضرر برسد.
2-3- تفویت منفعت
تقویت منفعت آن است که شخصی منفعت موجودی را از بین ببرد که می تواند ناشی از غصب باشد که ضمان آن مسلم است . اما بحث بر سر نوع دیگری از منافع است که که می تواند وجود فعلی یا حتی عرفی داشته باشد . در نتیجه اگر متقضی وجود منافعی ایجاد شود ، چون به حکم عرف و قانون چنین منافعی مال محسوب شده و در حکم موجود است. پس اگر شخصی، حتی (بدون تحقق غصب) باعث از بین رفتن آن شود می توان آنرا به جهت اتلاف امر وجودی ، مشمول تفویت منافع دانست . به بیان دیگر در این حالت و اگر فعل خاصی واقع نمی شد یا تعهد به موقع اجرا می شد آن منفعت محققأ ( منفعت محقق و مسلم ) به متضرر می رسید؛ مثل اینکه مکانیکی متعهد شده باشد که اتوبوس دیگری را در اسرع وقت تعمیر کند ولی از انجام تعهد خود سرباز زده و مدت 10 روز شروع به تعمیر ماشین نکرده شکی نیست که مالک اتوبوس در این مدت 10 روز از درآمد محروم شده است.
محمد، معین، فرهنگ فارسی، انتشارات امیرکبیر، چاپ هفتم، جلد سوم، 1371،ص 3708
ناصر، کاتوزیان، قواعد عمومی قراردادها، جلد دوم، شرکت سهامی انتشار، چاپ دوم، 1391،ص 173
محمد جعفر لنگرودی، منبع پیشین، ص 483
ناصر، کاتوزیان، اموال و مالکیت، انتشارات میزان، چاپ هفتم، 1382، ص 25
1 ناصر، کاتوزیان، اموال و مالکیت، ص 38، 37
ماده 161 و 158 قانون آئین دادرسی مدنی ، ماده 918قانون مجازات اسلامی
حسن، بادینی، منبع پیشین، ص 121
عبداله ، شمس، آئین دادرسی مدنی، جلد اول، انتشارات دراک، چاپ هفتم، 1384، ص 343
عبداله، شمس، منبع پیشین، ص 353
ماده 133 قانون مدنی
محمد جعفر ، جعفری لنگرودی ؛ منبع پیشین ،ص445
حمید ، بهرامی ، سوء استفاده از حق ، چاپ دوم ، تهران ، موسسه اطلاعات ،1370 ص3 تا4
سید حسن ، امامی ؛ حقوق مدنی ، جلد اول ، انتشارات اسلامیه ، چاپ 26 ، 1385 ، ص401